کی خودم باشم!
وقتی که می نویسم توام
وقتی که می خندم با فکر توام
وقتی غمگینم از تو دورم
وقتی اشک میریزم.......تو!!!!
تو تمام لحظاتم حضور داری ، برای تو می خونم ، برای تو می نویسم ، برای تو نفس می کشم ، برای تو!
به شوق حضورت تو دنیا صبح ها با اشتیاق تمام طلوع خورشید و تماشا می کنم !
برای تو.... تو بارون کنارت ، دست تو دست قدم میزنم .می ایستم و نگاهت می کنم. بیشتر وبیشتر،همه جا و همیشه!
منو همراهی می کنی مثل یه سایه ، مثل یه رویا ، مثل یه خواب !!! حتی خواب هامم سهم توء.....
همین که چشمهامو روی هم میزارم تو میای ،میبینمت مثل همیشه با دو تا چشم خندان !
همه سهمم از دنیا به تو تعلق داره.کی خودم باشم؟! همه چشم توام! همه تن تو! همه رویا تو!
کاش بگی برو، کاش بگی بمون ، کاش بگی خسته شو رها کن...تموم کن!!
کاش بگی بمون، بهم تکیه کن. کاش شونه هاتو یکم بهم قرض بدی! کاش بگی......! کاش برگردی....!
کی خودم باشم ؟ برای خودم زندگی کنم ؟ ویالن بزنم ، پیش نیلوفر حجاب بردارم ، کی آسمون گیسای تابدارمو ببینه؟!
کی واسه بارون دلبری کنم؟ کی بلند بلند بخندم آخه میگن زنی که بلند می خنده خیلی زیباست !
می خوام بنویسم و پشت نوشته هام بگم من توام!!!
همون که دنیا رو گشت وگشت و گشت تا از تو فرار کنه ، آخرش درست روبه روی تو ایستاد.یادش رفت زمین گرد !! بد فراموش کرد..!
تو بگو کی خودم باشم ؟! تو بگو زندگی کنم یا بمیرم؟! تو بگو.....!
آیات.م 97/12/16 3:30 بامداد
چرا دوستم نداری؟؟؟...برچسب : نویسنده : autumnfille24 بازدید : 181